مشخصات: لیسانس، 28 ساله، مرد، متاهل، شغل آزاد
مشکل اصلی: یکسال پیش در یک مکان مذهبی با یک خانومی آشنا شدم ایشون متاهل و دارای دو فرزند که شش سال از من بزرگ تر هست آشنا شدم
خودمم متاهل و بدون فرزند. زندگیم پر از مشکل و ناراحتی بود. ایشون هم همینطور. این باعث شد ارتباطمون خیلی قوی بشه. زنم بعد از یک ماه از آشناییم با این خانوم رفت خونه پدرشو منم از خدام بود که فرصتی که این نیست راحت با این خانوم جدید ارتباط داشته باشم بدون دردسر. خلاصه الان یکسال گذشته و منم دنبال زنم نرفتم و تصمیم گرفتم با این خانوم جدید ازدواج کنم. حدود هفت ماه هست که اجازه نداد شوهرش باهاش ارتباط داشته باشه. آیا زندگی آیندم با این خانوم جدید که عشق و علاقه زیادی بینمون برقرار شد و اختلافات خیلی کمی باهم داریم به صلاحم هست یا خیر. ما دوتامون زندگیامون مشکل داشت و بخاطر آبرو و دلسوزی طلاق نگرفته بودیم ما گناه نداریم تو این ازدواج موندیم
تاریخچه و وضعیت روانی: بیماری خاصی ندارند.
به نظرتون مذهبی بودن شما سبب نمیشه بعدا حتی ازدواج هم بکنید حس گناه دست از سرتون بر نداره؟
دوم این که به نظرتون شما یا ایشان اگر ازدواج کنید بعد از مدتی که در روال زندگی بالا و پایین زندگی افتادید بدبین نمیشید به هم ؟ که او که متاهل بود اون موقع با من در ارتباط بود چه تضمینی هست فردا که سر موضوعی بحثمون شد با فرد دیگری وارد رابطه نشه؟
این دو را به طور خاص گفتم چون در تجارب مشاوره ای می بینیم بحث گناه داشتن یا نداشتنش با من نیست با باورهای خودتان است تصور کنید من ی مشاوری هستم که چینی هستم دین خاصی ندارم فقط تجاربم را با افراد مذهبی گفتم
مورد دوم؟ شما هنوز وارد زندگی نشدید که نگرانی باشه یا نباشه.
نکته بعدی برخی از آشنایات که غرب و اروپا را تجربه کرده اند می گویند زیاد داریم افرادی که 6 سال 7 سال با هم در ارتباطند ولی وقتی رسما زیر یک سقف می روند هر روز جنگ و دعوا دارند
چرا مامانت اینو گفت؟
چرا برای مامان خودت کادو گرفتی برای مامان من نگرفتی؟
چرا بچه ها میایند حس می کنم گرم نیستی؟
خودتان را بگذارید جای شوهر این خانم حس کنید زنتو میخوای و طلاق ندادی، ولی زنت به فرد دیگری بگه سردیم و میخوام طلاق بگیرم و با او وارد رابطه بشه.
مذهبی هستی و برنامه خدا را قبول داری. می دونید خدا میگه تا طلاق کاملا جاری نشد. جایز نیست از زن شوهر دار خواستگاری کنید؟ در عوض توصیه شده تلاش کنید زندگی زن و شوهران را که سرد شده گرم کنید.
می دونم در زندگی خودت اذیت شدید ولی این راه خیلی پر پیچ و خمی برای رسیدن به آرامش است آخرش هم معلوم نیست چه شود. ی مرد اگه به هر دلیلی نخواد زنش و طلاق بدهد اگر ی وکیل هم مسیر را یادش بدهد می تواند ده سال تا طلاق داستان را بکشاند این را دائم در مشاوره ها می بینیم. وقتی طلاق کامل داد بروید خواستگاری.به چند دلیل حتما مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید
1- زیاد بودن سن ایشان و مرسوم نبودن در فرهنگ ما به خصوص اگر خانواده به ویژه مادر و خواهر هم این را نپسندند و فردا در زندگی باهاش راه نیایند ی مهمون بیاد با گریه برمی گرده
اینو را هر روز می بینیم مشکل اینه که فردا وقتی ببینی روز عید و سیزده و دور همی های سال دائم او می رود خونشون و فامیلش میاد خونه تون حس بدی خواهی داشت همونا وقتی سر چیزی بحثتون بشه می گویند تو هم مثل خانواده ات سردی اینو باید در جلسات مشاوره پیش از ازدواج بررسی بشه
2. حضور دو فرزند. مادری که دو فرزند داره اگر با خودش باشند و شوهرش اذیت کنه و نفقه نده بارش رو دوش شماست چطوری در فرهنگ ما اگر بچه بد هم باشه نامادری را بد می دونند حتی مهربان هم باشه در زندگی هر چیزی بشه ی دعوا هست که تو اذیتشون کردی تو بد رفتاری کردی ..... یعنی آخرش او بدبینی فرهنگی هست یعنی کمربند را برای زندگی پر چالش باید سفت و سخت ببینید
- مشاور پیش از ازدواج با آزمون و مصاحبه ها و تمرین هایی که میده در آخر نظرش را میگه که به اعتقاد من این ازدواج ریسکش در چه حدی است. کتاب همسرگزینی و منابع خودیار را از اینترنت سرچ کنید ببینید برای انتخاب همسر متخصصان دنیا چقدر کتاب نوشته اند. بنابراین به قول اریک فرومازدواج کردن ساده نیست و ساده انگاری میشه ایشان در کتاب هنر عشق ورزی میگه وقتی ما می رویم ی ماشین را قیمت بذاریم نباید انتظار داشته باشیم فقط به به وچه چه کنه باید بگه این مشکلات و عیب ها را هم داره
تا در تصمیم گیری بتونیم دقیق تر تصمیم بگیریم اریک فرم دانشمندی مشهور است میگه
در دنیا هیچ اتفاقی مثل ازدواج پر آسیب نبوده و هیچ اتفاقی این قدر با آن همه آسیب ساده انگاری نشده انسان ها طلاق می دهند برای یافتن مزه رابطه ای شیرین سریع تصمیم به ازدواج می گیرند و در دام عشق واکنشی می افتند
- گفتید من جای شوهرش بودم طلاقش می دادم. خب این نظر شماست. از سویی دیگر آیا می دونید این خانم ممکن است به دلیل بیماری روحی گرفتار عشق و وابستگی بیمارگون به شما شده باشد و وقتی درمان شود احساس گناه شدیدی کند که چرا این کار را کرده است و عمری خودش را سرزنش کند؟
- وقتی ماشین را نمی شناسیم برای قیمت می بریم نزد متخصصش برای ازدواج برای تشخیص این که دو نفر از جوانب مختلف از جمله صفات شخصیتی چقدر تناسب دارند باید نظر متخصص ازدواج را بگیریم با این اطمینان چرا مشاوره گرفتید؟ عجیب نیست؟
برای من عجیب نیست
چون می تونم تحلیل کنم و سالیان سال موارد مشابه شما دیدم
من در مشاوره های حضوری ام ی سؤال قبل از شروع می پرسم
که اگر به تخصص روان شناسی و تجاربم اعتقاد دارید اگر بعد از مصاحبه ها و آزمون ها و تمرین نظرم این بود ریسک این ازدواج پر خطر است چه می کنید؟
معمولا افرادی که حس وابستگی شدیدی دارند سکوت می کنند
و برخی می گویند به این فکر نکرده بودیم
و برخی که رک هستند می گویند ما تصمیم خودمونو گرفتیم
و متاسفانه
می روند و خیلی زودتر از چیزی که تصور کنند با مشاجره ها شروع میشه و ....ختم به جدایی میشه
- شاید هم متخصص بررسی های لازم را کرد و در مورد شما گفت ریسکش کم است
ولی چیزی که هست بدون مشاوره ازدواج اصلا و ابدا تصمیمی نگیرید حتما همین را هم با مشاوره طلاق دهید برای این که فردا اذیت نشید و اون حس گناه دست از سرتون برداره
به ایشان بگید که رابطه را قطع کنیم وقتی طلاق کامل صورت گرفت خبرم کنید
- همین الانش شوهرش بفهمه و سندی داشته باشه که وارد زندگی اش شدی و از زنش خواستگاری کردی می تونه به دادگاه بکشونه و دادگاه تعزیر 99 ضربه شلاق داره
موفق باشید